کانادا یک دموکراسی پارلمانی است: سیستم حکومتی آن معتقد است که قانون بالاترین مقام کشور است. قانون اساسی 1867، که اساس قانون اساسی مکتوب کانادا را تشکیل می دهد، مقرر می دارد که برای کانادا یک پارلمان وجود دارد که از سه عنصر متمایز تشکیل شده است: سلطنت، مجلس سنا و مجلس عوام. با این حال، به عنوان یک ایالت فدرال، مسئولیت قانون گذاری در کانادا بین یک دولت فدرال، ده استانی و سه دولت منطقه ای مشترک است. در ادامه قصد داریم بیشتر درباره ساختار سیاسی کانادا بپردازیم. با ما همراه باشید!
سیستم سیاسی در کانادا چگونه است؟
نظام سیاسی کانادا بر پایه نظام سیاسی بریتانیا بنا شده است. ساختار سیاسی این کشور یک سلطنت مشروطه است، به این معنی که مردم آن ملکه یا پادشاه را به عنوان حاکم کشور به رسمیت می شناسند، در حالی که نخست وزیر رئیس دولت است. پارلمان کانادا از ملکه کانادا (که به طور رسمی توسط فرماندار کل نمایندگی می شود)، سنا و مجلس عوام تشکیل شده است. سنا 105 کرسی دارد و اعضای آن توسط فرماندار کل به پیشنهاد نخست وزیر منصوب می شوند. مجلس عوام متشکل از 338 عضو است که توسط شهروندان کانادایی در انتخابات عمومی و میان دوره ای انتخاب می شوند.
طبق قانون اساسی کانادا، انتخابات حداقل هر پنج سال یک بار برگزار می شود. با این حال، در صورتی که فرماندار کل استعفای نخست وزیر را پس از شکست دولت بر اساس پیشنهاد اعتماد در مجلس بپذیرد و فرماندار کل از رهبر حزب دیگری نخواهد که نخست وزیر شود، ممکن است زودتر انتخابات برگزار شود. در سال 2007، پارلمان لایحه C-16 را تصویب کرد که تاریخ های انتخاباتی را هر چهار سال یک بار در سومین دوشنبه ماه اکتبر تعیین می کرد.
نمايندگي در مجلس عوام بر اساس تقسيمات جغرافيايي موسوم به «مناطق انتخاباتي» است كه معمولاً به آن «سواري یا ridings» مي گويند. تعداد حوزههای انتخاباتی با فرمولی تعیین شده در قانون اساسی ۱۸۶۷ تعیین میشود و در هر حوزه انتخاباتی یک عضو پارلمان (MP) انتخاب میشود. کانادا در حال حاضر 338 سواری دارد. سیستم انتخاباتی کانادا به عنوان سیستم “تکثر تک عضوی” شناخته می شود. در هر حوزه انتخاباتی، نامزدی که بیشترین آرا را داشته باشد، یک کرسی در مجلس عوام به دست می آورد و نماینده آن حوزه انتخاباتی به عنوان نماینده مجلس است. اکثریت مطلق (بیش از 50 درصد آرا در حوزه انتخاباتی) برای انتخاب نامزد لازم نیست. رای گیری در کانادا با رای مخفی انجام می شود. امنیت برگه رای بسیار مهم است و این سیستم تشخیص اینکه هر رای دهنده ای به چه کسی رای داده است را غیرممکن می کند.
شما میتوانید برای دریافت اطلاعات کامل در خصوص شیوه زندگی در کانادا و همچنین نکات مهم دربارۀ مهاجرت به کانادا، از طریق مطالعۀ مطالب موجود در وبسیات مجله، پرتال جامع فارسی کانادا، پاسخ سوالات خود را دریافت کنید.
در کانادا 3 سطح حکومت وجود دارد. هر سطح از دولت وظایف متفاوتی دارد.
- دولت فدرال (دولت کانادا): مسئول مواردی است که کل کشور را تحت تأثیر قرار می دهد، مانند شهروندی و مهاجرت، دفاع ملی و تجارت با سایر کشورها.
- دولت های استانی و منطقه ای (به عنوان مثال، استان انتاریو): مسئول اموری مانند آموزش، مراقبت های بهداشتی و بزرگراه ها هستند.
- دولتهای شهری (محلی- به عنوان مثال شهرها، شهرکها و روستاهای انتاریو): مسئول آتشنشانی، خیابانهای شهر و سایر امور محلی هستند. اگر دولت محلی نباشد، دولت استانی خدمات ارائه می دهد.
دولت فدرال
در سطح فدرال، 3 بخش حکومت وجود دارد:
- الیزابت دوم، ملکه کانادا، رئیس رسمی دولت کانادا است. فرماندار کل نماینده ملکه در کانادا است و وظایف رئیس دولت را انجام می دهد.
- مجلس عوام قوانین کانادا را وضع می کند. کانادایی ها نمایندگان مجلس عوام را انتخاب می کنند. این نمایندگان، اعضای پارلمان (MPs) نامیده می شوند و معمولاً به یک حزب سیاسی تعلق دارند. حزب سیاسی که بیشترین تعداد نمایندگان مجلس را دارد دولت را تشکیل می دهد و رهبر آن نخست وزیر می شود.
- نخست وزیر رئیس دولت کانادا است. نخست وزیر نمایندگان مجلس را برای خدمت به عنوان وزیر در کابینه انتخاب می کند. وزرای شهروندی و مهاجرت، دادگستری و سایر موضوعات وجود دارد. کابینه تصمیمات مهمی در مورد سیاست در کانادا می گیرد.
- مجلس سنا قوانینی را که توسط مجلس عوام پیشنهاد می شود بررسی می کند. سناتورها از سراسر کانادا انتخاب می شوند. نخست وزیر سناتورها را انتخاب می کند.
دولت های استانی یا ایالتی
در سطح استان:
- ستوان فرماندار نماینده ملکه است.
- مجلس مقننه قانون وضع می کند. در انتاریو، نمایندگان منتخب، اعضای پارلمان استانی (MPP) نامیده می شوند.
حزب سیاسی که بیشترین تعداد نمایندگان پارلمان را دارد، دولت را تشکیل می دهد و رهبر آن نخست وزیر می شود. نخست وزیر، رئیس دولت انتاریو است. نخست وزیر دولت را رهبری می کند و نمایندگان مجلس نمایندگان را برای خدمت به عنوان وزیر در کابینه انتخاب می کند. هیأت وزیران خط مشی دولت را تعیین می کند و قوانینی را برای بررسی مجلس مقننه معرفی می کند.
دولت شهری (محلی)
در سطح شهرداری:
- استان انتاری و ساختار، امور مالی و اقتصادی و مدیریت دولت های محلی شهرها، شهرستان ها و روستاها را تعریف می کند.
- ساکنان شهرداری، شهردار و اعضای شورا را برای رهبری حکومت محلی انتخاب می کنند. کمیته های شوراها مسائل مربوط به بودجه، خدمات و اداری را مورد بحث قرار می دهند که سپس برای بحث به شورا ارسال می شود. شهروندان، صاحبان مشاغل و گروه های اجتماعی می توانند نگرانی های خود را در جلسات کمیته به شوراها ارائه کنند.
- شهرداری ها همچنین ممکن است بخشی از یک شهرستان یا دولت منطقه ای بزرگتر باشند (مثلاً منطقه یورک)
قانون اساسی کانادا
قانون اساسی کانادا سیستمی از قوانین و اصول اساسی را بیان می کند که ماهیت، وظایف و محدودیت های سیستم حکومتی کانادا، اعم از فدرال و سرویس هاس استانی را در بخش های محتلف همچون دادگاه های کانادا مشخص می کند. این قانون تعیین میکند که کدام قدرت – مقننه، اجرایی و قضایی – میتواند توسط کدام سطح از دولت اعمال شود، و محدودیتهایی را برای این اختیارات تعیین میکند. همچنین اختیارات و اختیارات دفتر فرماندار کل و همچنین سنا و مجلس عوام را مشخص می کند. قانون اساسی بیش از یک سند واحد را شامل می شود. قانون اساسی 1867 کانادا، مشابه قانون اساسی انگلستان تنظیم شده است. قانون اساسی 1982 شامل منشور حقوق و آزادی های کانادا و روش اصلاح قانون اساسی است. برخی از مهم ترین قوانین کانادا مسائل قانونی نیستند بلکه کنوانسیون ها یا رویه ها هستند.
ولیعهد و فرماندار کل
در کانادا، اختیارات اجرایی به طور رسمی به تاج (حاکمیت) واگذار میشود و به نام آن توسط فرماندار کل اعمال میشود که به توصیه نخستوزیر و کابینه عمل میکند. قانون اساسی برخی از اختیارات دولت را برای ولیعهد محفوظ می دارد، از جمله اختیارات:
- به لایحههایی که پیشنهاد میکنند درآمدهای دولت خرج شود، توصیه سلطنتی میکند.
- موافقت سلطنتی را با لایحه ای که توسط سنا و مجلس عوام تصویب شده است به طوری که آنها به قانون تبدیل شوند.
- دارندگان بسیاری از مناصب مهم (مانند قضایی و دیپلماتیک) را منصوب می کند.
- قبل از انتخابات پارلمان را منحل کرده و جلسات پارلمان را شروع و پایان می دهد. (در ابتدای هر جلسه پارلمان، فرماندار کل سخنرانی از تخت سلطنت را که توسط نخست وزیر تهیه شده است می خواند و اهداف دولت را برای جلسه آینده مشخص می کند).
- نخست وزیر را انتخاب می کند (بر اساس کنوانسیون، رهبر حزبی که بیشترین کرسی را در مجلس عوام پس از انتخابات عمومی دارد).
فرماندار کل توسط ملکه به پیشنهاد نخست وزیر برای مدت تصدی معمولاً پنج سال منصوب می شود که ممکن است به تشخیص حاکم تمدید شود. فرماندار کل به عنوان نماینده حاکمیت، فرمانده کل نیروهای مسلح کانادا است، وظایف تشریفاتی متعددی را انجام می دهد و در بازدیدهای دولتی و سایر رویدادهای بین المللی به نمایندگی از کانادا می پردازد.
شما میتوانید برای آگاهی از جدیدترین اخبارکانادا و همچنین مشاهدۀ اطلاعات کاربردی کانادا، نسبت به مطالعۀ سایر مطالب قرار داده شده در وبسایت مجله پرتال جامع فارسی کانادا، اقدام نمایید.
قوه مقننه (مجلس)
پارلمان، قوه مقننه کانادا، نهادی فدرال است که قدرت وضع قوانین، افزایش مالیات، و مجوز مخارج دولتی را دارد. پارلمان کانادا “دو مجلسی” است، به این معنی که دارای دو مجلس سنا و مجلس عوام است. قانون پیشنهادی دولت در یکی از دو مجلس، معمولاً مجلس عوام، توسط یک وزیر معرفی می شود. لایحههایی که خواستار صرف درآمدهای عمومی یا وضع مالیات میشوند باید از مجلس عوام سرچشمه بگیرند. پس از معرفی، یک لایحه قبل از آماده شدن برای دریافت تایید نهایی، تحت یک فرآیند دقیق بررسی، بحث، بررسی و اصلاح از طریق هر دو مجلس قرار می گیرد. مجلس عوام همچنین موارد مربوط به تجارت اعضای خصوصی، یعنی لوایح و طرحهایی را که توسط اعضایی که وزیر کابینه نیستند، پیشنهاد میکنند. برای تبدیل شدن به قانون، تمام قوانین باید توسط هر دو مجلس به شکل یکسان تصویب شود و موافقت سلطنتی را دریافت کند.
-
مجلس سنا
مجلس سنا یا مجلس علیا، متشکل از 105 سناتور است که توسط فرماندار کل به توصیه نخست وزیر (پس از توصیه هیئت مشورتی مستقل برای انتصابات سنا) برای نمایندگی مناطق، استان ها و قلمروهای کانادا منصوب می شوند. پس از انتصاب، سناتورها می توانند تا زمان بازنشستگی اجباری در سن 75 سالگی به خدمت خود ادامه دهند. رئیس مجلس سنا توسط فرماندار کل به توصیه نخست وزیر منصوب می شود.
-
مجلس عوام
مجلس عوام یا مجلس سفلی، مجمع منتخب پارلمان کانادا است. اعضای آن توسط کاناداییها برای نمایندگی از حوزهها یا حوزههای انتخابیه مشخص انتخاب میشوند که به آن سواری نیز میگویند. در حال حاضر 338 کرسی در مجلس عوام وجود دارد. حکومتی که توسط حزب یا ائتلاف احزاب که بیشترین کرسی ها را در مجلس عوام دارند تشکیل می دهد به عنوان دولت اکثریت شناخته می شود. زمانی که حزبی که در قدرت است، کرسی های بیشتری نسبت به هر حزب دیگری داشته باشد، اما از کسب اکثریت واضح در مجلس کوتاهی کند، دولت به عنوان دولت اقلیت شناخته می شود. دولت های اقلیت باید برای حکومت بر حمایت اعضای دیگر احزاب سیاسی تکیه کنند.
شعبه مجریه
در کانادا، اختیارات اجرایی به سلطنت داده می شود و توسط فرماندار در شورا (نخست وزیر و کابینه) انجام می شود. پس از انتصاب، نخست وزیر تعدادی مشاور محرمانه را انتخاب می کند که معمولاً از میان اعضای منتخب پارلمان متعلق به حزب حاکم هستند که اعضای شورای خصوصی می شوند و سپس به عنوان وزیر سوگند یاد می کنند. در مجموع، آنها به عنوان وزیر یا کابینه شناخته می شوند و هر کدام مسئول پورتفولیوها یا بخش های فردی هستند که معمولاً توسط سایر اعضای پارلمان که به عنوان دبیران پارلمان منصوب شده اند، کمک می کنند. کابینه انجمن اصلی تصمیم گیری در دولت کانادا است. قوه مجریه دولت را رهبری و هدایت می کند. کابینه به عنوان یک شورای اجرایی عمل می کند که سیاست کانادا را برای اداره کشور تدوین می کند و لوایحی را برای تبدیل این سیاست ها به قانون ارائه می کند.
دولت مسئول و مسئولیت وزیران
نظام پارلمانی کانادا ایجاب می کند که دولت نسبت به شهروندان خود پاسخگو باشد و مسئولانه عمل کند. وزرای کابینه به صورت فردی در برابر پارلمان برای اعمال اختیارات خود به عنوان روسای ادارات خود مسئول هستند و همچنین به طور جمعی در قبال کلیه تصمیمات کابینه پاسخگو هستند (مانند تعیین یا تغییر جهت سیاست ها یا برنامه های داخلی و خارجی، پیشنهاد قوانین جدید یا تغییرات در قوانین موجود، اجازه امضای یک معاهده یا استقرار نیروهای کانادایی در یک منطقه درگیری). اعضای اپوزیسیون، هم در مجلس و هم در کمیته ها، تلاش می کنند تا دولت (از طریق کابینه) به طور علنی در قبال تصمیماتش پاسخگو باشند.
کنوانسیون اعتماد
طبق کنوانسیون قانون اساسی، نخست وزیر و کابینه تنها با موافقت و تأیید اکثریت اعضای مجلس عوام می توانند به اعمال قدرت خود ادامه دهند. از این ماده به عنوان کنوانسیون اعتماد یاد می شود. اگر دولت در مجلس عوام در مورد سوال اعتماد شکست بخورد، انتظار می رود که نخست وزیر استعفا دهد یا به دنبال انحلال پارلمان باشد تا یک انتخابات عمومی برگزار شود.
از آنجایی که کنوانسیون اعتماد یک رویه نانوشته پارلمانی است، همیشه مشخص نیست که چه چیزی یک مسئله اعتماد را تشکیل می دهد. طرح هایی که به صراحت بیان می کند که مجلس عوام اعتماد خود را به دولت از دست داده است، طرح های مربوط به سیاست های بودجه ای دولت، طرح هایی برای اعطای تامین، طرح هایی در رابطه با خطاب در پاسخ به سخنرانی از تاج و تخت و پیشنهادات شفاف به دولت، معمولا به عنوان سوالات اعتماد شناخته می شوند.
احزاب سیاسی در کانادا
احزاب سیاسی سازمانهایی هستند که گروهی از افراد متعهد به رویکردی خاص در حکومت را گرد هم میآورند و اهداف مشترکی را بر اساس یک دیدگاه مشترک دنبال میکنند. این رویکرد از طریق سیاست ها بیان می شود. احزاب به دنبال قدرت سیاسی هستند تا بتوانند سیاست های خود را اجرا کنند. اکثر اعضای پارلمان به یک حزب سیاسی تعلق دارند. اعضای مجلس عوام – و معمولاً سناتورها – متعلق به یک حزب سیاسی در مجموع به عنوان گروه پارلمانی آن حزب نامیده می شوند. اعضا همچنین ممکن است مستقل از هر گونه وابستگی حزبی باشند. طبق قانون پارلمان کانادا، یک حزب سیاسی باید حداقل 12 عضو منتخب داشته باشد تا به عنوان یک “حزب به رسمیت شناخته شده” در مجلس عوام شناخته شود. احزاب شناخته شده کمک هزینه های مالی بیشتری دریافت می کنند و حق دریافت بودجه برای گروه های تحقیقاتی خود را دارند.
نقش احزاب مخالف در کانادا
بحث عمومی در مورد قوانین پیشنهادی، در مورد سیاست عمومی و در مورد عملکرد قوه مجریه برای کار پارلمان ضروری است. احزاب مخالف رهبری و تمرکز بر وظایف نمایندگی و نظارتی که توسط اعضای پارلمان انجام می شود. آنها تلاش می کنند تا اطمینان حاصل کنند که قوانین به دقت مورد بررسی قرار می گیرند و دیدگاه های متفاوت در مورد ابتکارات مهم به طور عمومی بیان و از آنها دفاع می شود. طبق کنوانسیون، حزبی که دومین کرسی مجلس را دارد به عنوان اپوزیسیون رسمی معرفی می شود. رهبر آن حزب در صورتی که از اعضای منتخب مجلس باشد، رهبر اپوزیسیون میشود و از ملاحظات رویهای خاص مانند حضور نامحدود در مناظرههای خاص، حق طرح اولین سؤال در طول جلسه مجلس برخوردار است.
طبق قانون، قبل از اتخاذ تصمیمات و انتصابات مهم توسط دولت، باید با رهبر مخالفان مشورت شود. رهبران احزاب مخالف به رسمیت شناخته شده معمولاً در ردیف اول اتاق می نشینند. آنها اولین اعضای احزاب خود هستند که در صورت بلند شدن برای پرسیدن سؤال در دوره سؤال، به آنها صحبت می شود. دستورات دائمی مجلس عوام فرصت هایی را برای احزاب مخالف شناخته شده فراهم می کند تا به اظهارات وزرا پاسخ دهند، پیشنهاداتی را در روزهای تعیین شده یا مخالفان پیشنهاد کنند و ریاست کمیته های دائمی خاصی را بر عهده بگیرند. فرصت های شرکت در بحث لوایح و طرح ها، بیانیه ها و طرح سؤال در دوره سؤال به نسبت تعداد اعضای هر حزب در مجلس توزیع می شود.
جمع بندی
کانادا همچنین یک پادشاهی مشروطه است، زیرا قدرت اجرایی آن به طور رسمی از طریق قانون اساسی به ملکه واگذار شده است. هر اقدام دولتی از طریق افراد مجری قانون همچون، وکلا و مشاورین به نام ولیعهد انجام می شود، اما اختیار آن اعمال از مردم کانادا سرچشمه می گیرد. وظیفه اجرایی به فرماندار در شورا تعلق دارد که عملاً فرماندار کل است که با نخست وزیر و کابینه و به توصیه آنها عمل می کند. احزاب سیاسی نقش مهمی در سیستم پارلمانی کانادا دارند. احزاب سازمانهایی هستند که توسط یک ایدئولوژی مشترک یا سایر پیوندها به هم پیوند خوردهاند و به دنبال قدرت سیاسی برای اجرای سیاستهای خود هستند. در یک نظام دموکراتیک، رقابت بر سر قدرت در چارچوب یک انتخابات صورت می گیرد.